دیوارهاى حرا، هنوز طنین نیایش هایت را جار مى زند. خشت خشت کعبه از تو مى گوید؛ از تو که دسیسه هاى کفار را به هیچ گرفتى و مصمم و پرشور، ایمانت را فریاد کردى. آفتاب تا ابد چشمان پیامبرى ات را وام دار است.
خاتم عشق!
یا محمد صلى الله علیه و آله ! پنجره در پنجره، باران غم است که هواى این حوالى را مى آشوبد.
اى خاتم مهربانى و عشق! اعجاز نگاهت را بر افق هاى پرستاره بسیار دیده ایم و ستاره به دامن، بازگشته ایم.
نامت، بت هاى زمین را به خاک مى افکند. از تو که مى گویم، بادهاى کافر، کلمات روشنت را مسلمان مى شوند.
سلام بر تو که گام هاى مهتابى ات شب هاى جهل بشر را به جاده هاى راستى کشاند!
در طوفان اندوه...
تویى که چشمه هاى بى شمار، از رد قدم هایت سر برآورده اند. تویى که آیه هاى پیغمبرى ات را هیچ کلامى تشبیه نمى تواند.
بزرگوارى ات، زبانزد عابران تاریخ است.
اى امین دل هاى دردمند! حالا کوردلان و جاهلان عالم غمی در وجود ما ریخته اند که از سیاهی دلهاشان برمی خیزد و تاروپودمان را طوفان اندوه در هم مى پیچد.



منبع : پایگاه موسسه جهانی سبطین